آیا پخش سریال «تاسیان» متوقف شد؟ رایزنی فرهنگی ایران و ترکیه برای تقویت همکاری‌های کتابخانه‌ای «گفت‌وگویی درباره حقیقت در علم، هنر و دین» در کنفرانس مسکو نقد و بررسی کتاب دشنام‌های سرگردان در حوزه هنری خراسان رضوی «دیباچه نویسی بر مرقع» روایتی از هنر و ادبیات در قاب کتاب حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته فرهنگی ایران در دوحه| نمایش شکوه هنر و تمدن ایرانی پیوند موسیقی، فرهنگ و اقتصاد در جزیره با برگزاری جشنواره ملی «عودنوازی قشم» نهمین جشنواره ملی تئاتر ایثار با حضور ۱۷ اثر برگزیده از روز دوشنبه (۶ اسفند ۱۴۰۳) آغاز می‌شود «جین آستن» روایتی از عشق، اشتباه و هوشمندی زمان و مکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد ششمین جشنواره فیلم کوتاه بسیج اختران در نیشابور برگزار می‌شود درگذشت کارلوس جیه‌گس، فیلم‌ساز برجسته برزیلی معرفی منتخبان مرحله اول داوری جشن مستقل سینمای مستند ایران آغاز فیلم‌برداری فیلم مرگ رابین هود با بازی هیو جکمن ترجمه رمان‌های «شاه بی‌سرگرمی» و «هیچ‌چیز مال تو نیست» منتشر شد پوستر رسمی فیلم اودیسه، کریستوفر نولان منتشر شد + عکس
سرخط خبرها

خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر

  • کد خبر: ۱۲۹۰۱۳
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر
روایتی از حضور در کلاس درس استاد محمدرضا شفیعی کدکنی.

به گزارش شهرآرانیوز؛ اگر بخواهم پنج روز از تمام دو سالی که برای ادامه تحصیل به تهران رفته بودم را برای خودم کنار بگذارم، قطعا صبح روزی که به دانشگاه تهران رفتم تا سر کلاس «استاد محمدرضا شفیعی کدکنی» حاضر شوم و سال‌ها به این حضور ببالم و خاطره خوش آن روز را برای دیگران تعریف کنم، یکی از همان پنج روز است.

دیدن بعضی آدم‌ها در طول زندگی فرصت غنیمتی است. نمی‌دانم که استاد از چه زمانی برای من محبوب شدند، اما به واسطه علاقه‌ام به شعر و ادبیات همواره آرزوی دیدار ایشان را داشتم.

وقتی وارد کلاس شدم دیدم هرکسی یک کنجی برای خودش گرفته و چشم به راه جناب استاد هستند. هرچه به ساعت آغاز کلاس نزدیک تر می‌شدیم کلاس شلوغ‌تر می‌شد تا اینکه استاد که آمد عده‌ای که وسط کلاس روی زمین نشسته بودند به احترام ایشان از جا برخواستند و همه حاضران در کلاس با چشم‌هایشان ایشان را تا پشت میز  مشایعت می‌کردند.

استاد شفیعی کدکنی در کمال ادب و متانت وارد کلاس شدند. به همه سلام دادند و پشت صندلی‌شان نشستند.

در طول دو ساعتی که کلاس ادامه داشت من محو برخورد توام با احترام استاد با دانشجویانشان شدم. ایشان در حالی که جایگاه مهمی در میان اساتید معاصر ادبیات فارسی دارند، رفتار آرام و محجوبی با دانشجویانی که از ایشان سئوال می‌کردند، داشتند. انگار هر کدام از دانشجویان استاد در گوشه‌ای از ذهن ایشان برای همیشه ثبت شده باشند. استاد با شنیدن نام دانشجو سریع نکته‌ای را به او یادآوری می‌کرد تا به او بگوید؛ من تو را بخاطر دارم.

هرچند که موضوعاتی که در آن روز سر کلاس استاد شفیعی کدکنی مطرح شد از سواد من بسیار فراتر بود. اما من آن روز خوش را هیچ وقت از یاد نمی برم. روزی که فهمیدم چرا نام محمدرضا شفیعی کدکنی، پیشوند استاد را به خود گرفته است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->