آمریکا ویزای برنده نوبل ادبیات را لغو کرد کارگردان «الگوریتم»: هدفمان ساخت قصه‌ای صادقانه بود بازگشت قدرتمندانه داستان اسباب‌بازی‌ها | پیکسار هنوز استاد احساس است توقف اجرای نمایش‌های کمدی و غیرکمدی در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) (۱۲ و ۱۳ آبان ۱۴۰۴) پرستاره‌ترین فیلم کمدی سینما اکران شد | نگاهی به فیلم «آقای زالو» با بازی مهران مدیری انتشار کتاب «من خبرنگارم» به قلم ارسلان رسولی مجریانی که بازیگر شدند بحران نبود استقلال | نگاهی به سریال «محکوم»، ساخته سیامک مردانه تولید اثر؛ از دردسر‌های اداری تا هزینه‌های سرسام‌آور | نگاهی به مشکلات تولید و اجرای تئاتر در مشهد جان ویلیامز موسیقی فیلم جدید استیون اسپیلبرگ را می‌سازد بازگشت «محمدرضا گلزار» به شبکه نمایش خانگی بلیت ۲ میلیون تومانی برای نمایش بهنوش طباطبایی و هوتن شکیبا! فیلمبرداری فیلم کمدی «مازراتی» به پایان رسید حضور ۲ داور و ۱۲ فیلم از سینماگران ایرانی در جشنواره فیلم‌های آسیایی بارسلون استاندار خراسان رضوی: نیازمند هم‌افزایی، وفاق و همدلی هستیم | سیاست‌گذاری، رسالت شورای فرهنگ عمومی استان + فیلم
سرخط خبرها

خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر

  • کد خبر: ۱۲۹۰۱۳
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر
روایتی از حضور در کلاس درس استاد محمدرضا شفیعی کدکنی.

به گزارش شهرآرانیوز؛ اگر بخواهم پنج روز از تمام دو سالی که برای ادامه تحصیل به تهران رفته بودم را برای خودم کنار بگذارم، قطعا صبح روزی که به دانشگاه تهران رفتم تا سر کلاس «استاد محمدرضا شفیعی کدکنی» حاضر شوم و سال‌ها به این حضور ببالم و خاطره خوش آن روز را برای دیگران تعریف کنم، یکی از همان پنج روز است.

دیدن بعضی آدم‌ها در طول زندگی فرصت غنیمتی است. نمی‌دانم که استاد از چه زمانی برای من محبوب شدند، اما به واسطه علاقه‌ام به شعر و ادبیات همواره آرزوی دیدار ایشان را داشتم.

وقتی وارد کلاس شدم دیدم هرکسی یک کنجی برای خودش گرفته و چشم به راه جناب استاد هستند. هرچه به ساعت آغاز کلاس نزدیک تر می‌شدیم کلاس شلوغ‌تر می‌شد تا اینکه استاد که آمد عده‌ای که وسط کلاس روی زمین نشسته بودند به احترام ایشان از جا برخواستند و همه حاضران در کلاس با چشم‌هایشان ایشان را تا پشت میز  مشایعت می‌کردند.

استاد شفیعی کدکنی در کمال ادب و متانت وارد کلاس شدند. به همه سلام دادند و پشت صندلی‌شان نشستند.

در طول دو ساعتی که کلاس ادامه داشت من محو برخورد توام با احترام استاد با دانشجویانشان شدم. ایشان در حالی که جایگاه مهمی در میان اساتید معاصر ادبیات فارسی دارند، رفتار آرام و محجوبی با دانشجویانی که از ایشان سئوال می‌کردند، داشتند. انگار هر کدام از دانشجویان استاد در گوشه‌ای از ذهن ایشان برای همیشه ثبت شده باشند. استاد با شنیدن نام دانشجو سریع نکته‌ای را به او یادآوری می‌کرد تا به او بگوید؛ من تو را بخاطر دارم.

هرچند که موضوعاتی که در آن روز سر کلاس استاد شفیعی کدکنی مطرح شد از سواد من بسیار فراتر بود. اما من آن روز خوش را هیچ وقت از یاد نمی برم. روزی که فهمیدم چرا نام محمدرضا شفیعی کدکنی، پیشوند استاد را به خود گرفته است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->