پوستر بیست‌ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد منتشر شد برنامه صداوسیما برای دلجویی از هموطنان اهل سنت بهرام افشاری و سروش طاهری در تور آمریکای شمالی با «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟» فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما درگذشت پاپ تماشاگران «مجمع کاردینال‌ها» را چند برابر کرد
سرخط خبرها

خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر

  • کد خبر: ۱۲۹۰۱۳
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
خاطره حضور در کلاس درس استاد شفیعی کدکنی | یادِ آن روز خوش بخیر
روایتی از حضور در کلاس درس استاد محمدرضا شفیعی کدکنی.

به گزارش شهرآرانیوز؛ اگر بخواهم پنج روز از تمام دو سالی که برای ادامه تحصیل به تهران رفته بودم را برای خودم کنار بگذارم، قطعا صبح روزی که به دانشگاه تهران رفتم تا سر کلاس «استاد محمدرضا شفیعی کدکنی» حاضر شوم و سال‌ها به این حضور ببالم و خاطره خوش آن روز را برای دیگران تعریف کنم، یکی از همان پنج روز است.

دیدن بعضی آدم‌ها در طول زندگی فرصت غنیمتی است. نمی‌دانم که استاد از چه زمانی برای من محبوب شدند، اما به واسطه علاقه‌ام به شعر و ادبیات همواره آرزوی دیدار ایشان را داشتم.

وقتی وارد کلاس شدم دیدم هرکسی یک کنجی برای خودش گرفته و چشم به راه جناب استاد هستند. هرچه به ساعت آغاز کلاس نزدیک تر می‌شدیم کلاس شلوغ‌تر می‌شد تا اینکه استاد که آمد عده‌ای که وسط کلاس روی زمین نشسته بودند به احترام ایشان از جا برخواستند و همه حاضران در کلاس با چشم‌هایشان ایشان را تا پشت میز  مشایعت می‌کردند.

استاد شفیعی کدکنی در کمال ادب و متانت وارد کلاس شدند. به همه سلام دادند و پشت صندلی‌شان نشستند.

در طول دو ساعتی که کلاس ادامه داشت من محو برخورد توام با احترام استاد با دانشجویانشان شدم. ایشان در حالی که جایگاه مهمی در میان اساتید معاصر ادبیات فارسی دارند، رفتار آرام و محجوبی با دانشجویانی که از ایشان سئوال می‌کردند، داشتند. انگار هر کدام از دانشجویان استاد در گوشه‌ای از ذهن ایشان برای همیشه ثبت شده باشند. استاد با شنیدن نام دانشجو سریع نکته‌ای را به او یادآوری می‌کرد تا به او بگوید؛ من تو را بخاطر دارم.

هرچند که موضوعاتی که در آن روز سر کلاس استاد شفیعی کدکنی مطرح شد از سواد من بسیار فراتر بود. اما من آن روز خوش را هیچ وقت از یاد نمی برم. روزی که فهمیدم چرا نام محمدرضا شفیعی کدکنی، پیشوند استاد را به خود گرفته است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->